آرشیو برای: "شهریور 1400"

بقیع خاموش است

بقیع خاموش، شمع و چراغ ندارد قبر چار امام مظلوم، صحن و رواق ندارد حسن در غربت مدینه، در خانه اش محرم ندارد بیشتر »

بلا آمد گرفت کل جهان را

بلا آمد گرفت کل جهان را* *شکست قلب ودل این شیعیان را* *درِ کلِّ اماکن، گشته بسته* *دل صاحب زمان را هم شکسته*? *خدایا این بلا است یاقیامت؟* *که انداخته جدایی بین امت* *دخیل است یوسف زهرا دعا کن* *عجیب است یوسف زهرا دعاکن* *دعا کن این بلا را ریشه کَن… بیشتر »

ای صاحب زمانه دلم تنگ آمده ست

گفتند خواهی آمد و ما منتظر شدیم از بهر دیدن رخ تو، دیده تَر شدیم گفتند شام هجر دگر انتها رسید آرید عهد بسته که وقت وفا رسید دلتنگی از غروب همه جمعه ها بِرفت غربت ، غریب شد دگر از واژه ها برفت ای صاحب زمانه دلم تنگ آمده ست بار دگر عدو به دو یَد سنگ آمده… بیشتر »

دلم دیگر ندارد تاب ماندن

دلم تنگ و شبم روشن ز مهتاب خدایا حال این دیوانه دریاب شدم مجنون دو گنبد را که دیدم خدا شکرت! به کربلا رسیدم ولی حالا دلم گشته ز غم پُر شدم مجنون ولی از کربلا دور دلم دیگر ندارد تاب ماندن غمش در دل شده چون جان سپردن پُرَم از یاد دیدار گذشته دلم از عشقشان… بیشتر »