موضوع: "شعله بخشایش"

کربلا دریادلانِ صاف و صادق ساخته

دریادلان صاف و صادق 

کربلا دریادلانِ صاف و صادق ساخته

بارها نوحی که ما داریم، قایق ساخته

تا از این دریای طوفانی سلامت بگذریم

بادهای ناموافق را موافق ساخته

فوج فوج این اربعین از ما صداقت آفرید

هرچه شیطان یک یک از بعضی منافق ساخته

 مُرده بودم، قطره‌ی اشکی دلم را زنده کرد

ای بنازم آنکه را از اشک، خالق ساخته

اربعین جامانده‌ها هرسال مشهد می‌روند

مشهد از ما‌، کربلایی‌های عاشق ساخته

از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه

مهد کودک اربعینی

 

از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه

از کاروان جا ماندم اما از سپاهت نه

حالا که بین زائرانت نیستم، آیا

بیرون شدم از سایه‌ی مهر و پناهت؟ نه

نوکر درِ این خانه باشد، آبرو دارد

فرق است بین رو سفید و رو سیاهت؟ نه

نام مرا بنویس بین اربعینی‌ها

من “دل” به راهت دادم آقا، “پا” به راهت نه

امسال نذر دخترت بودم که جاماندم

من با رقیه جانِ تو دارم شباهت! نه؟

ام ابیهای حسین، ای وارث زهرا

اشک است سهم چشم‌های بی گناهت؟ نه

دندان شکسته، گوش پاره، چشم‌های تار

یک جای سالم مانده رویِ، رویِ ماهت؟ نه

اشک تمام زائرانِ کربلا هرگز

آیا برابر می‌شود با سوزِ آهت؟ نه

من مثل تو جا ماندم؛ اما خوب می‌دانم

از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه

خیمه‌ها می‌سوزد و شمع شب تارم شده

شمع شب تارم شده

#حضرت_زینب_س_شام_غریبان

خیمه‌ها می‌سوزد و شمع شب تارم شده
در شب بیماری‌ام آتش پرستارم شده

ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده‌ایم
از چه دیگر شعله‌ها یار دل زارم شده

پیش از این سقای ما بودی علمدار حسین
امشب اما جای او آتش علمدارم شده

ای فلک جان مرا هر چند می‌خواهی بسوز
مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده

جز غمْ امشب پیش ما یار وفاداری نماند
در شب تنهایی‌ام تنها همین یارم شده

من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع
از چه دیگر شعله‌ها شمع شب تارم شده

بس که اشک آید به چشمم خواب شب را راه نیست
دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده؟

جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت
مردم چشمان من تنها وفا دارم شده

گر گلستان شد به ابراهیم آتش‌ها ولی
سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده

ما پنج تن کفایت اهل زمین کنیم

علی جان من است

هم جن بیاورید، هم انسان بیاورید
یک لشکر بزرگ به میدان بیاورید

از سنگ‌های سخت که بالای کوه‌هاست
تا ریگ‌های ریز بیابان بیاورید

هم مردهای جنگی و یل‌های غول‌کُش
هم اسب‌های سرکش تازان بیاورید

آورده‌اید هرچه که در چنته داشتید
اما اگر کم است، دوچندان بیاورید

من با کتاب وحی اگر آمدم، شما
صدها هزار حجت و برهان بیاورید

من با علی و فاطمه و بچه‌هایشان
اما شما سپاه فراوان بیاورید

ما پنج تن کفایت اهل زمین کنیم
حتی اگر هزار هزاران بیاورید

این معجزه به معنی اتمام حجت است
وقتش رسیده است که ایمان بیاورید

بزن کف که دنیا امشب جلی شد

غدیریم

عید غدیر مبارک باد

بزن کف که دنیا امشب جلی شد

جان وصی مصطفی مولا علی شد
زمین و آسمون شد غرقه در نور

جان که بر ما بعد پیغمبر ولی شد

مستم ز جامش 

هستم غلامش
قلب ما سند خورده بنامش 

جان مولا علی جان

هر آنکس در دلش دارد تولا 

جان در این بزم شادی دارد تقلاّ
الهی کور بشه چشم حسودان

  جان علی شد جانشین الحمد الله

مستم ز جامش

 هستم غلامش
قلب ما سند خورده بنامش

جان مولا علی جان