نسیم آشنا

 

هوالعزیز

نسیم اشنا
ای نسیم اشنا کی میبری درد مرا که دگر طاقت دوری زدلدار ندارم
خسته ام و بیقرار ای امید اشنا هوس و شوق سفر با تو را من دارم
نفسی ده ای نسیم به هوای این دلم دگر از رنج و عذاب در قفس بیزام
نفس از جانم برید ای نسیم همسفر باز هوای عشق و معشوق تو را من دارم
میکشم ای عاشقان درد و رنج بی کسی کی نسیم سر میرسد عشق یار خواستارم
کاش می بود جام می تا که مست بودم زان می گریستم بیقرار تا که دانی عاشقم

معصومه تقی نژاد

  • 5 stars
    نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر
    1395/08/04 @ 04:30:30 ب.ظ

    مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

    زیباست

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.