سرتشنه لب آفتاب
کربلا در غم و فریاد بود
جان و جهان بی تاب بود
سرتشنه لب آفتاب
در دشت، زیر مهتاب بود
بدن شهیدان کربلا
به حرمت حسین، خفته در خاک بود
سر یاران جدا، بعد از شهادت
اما سر حسین در حال مناجات بود
بوسه گاه رسول خدا
زیر سم اسبان، مطاع بود
کمی دورتر از قتلگاه
بدن بی سر و دست عباس بود.
(فلک زده) نالان و گریان
درپی حب حسین زمان بود
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نرجس خاتون محمدي در 1398/06/21 ساعت 06:51:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1398/06/21 @ 07:03:52 ب.ظ
Strange and familiar [بازدید کننده]
…………………… درپی حب حسین زمان بود
بسیار تامل انگیز…
برقرار باشید
1398/06/21 @ 07:10:11 ب.ظ
ممنونم، راه حسین زمان همان راه حسین است که اگر توفیق همراهی داشته باشم میتوان امیدوار به حب حسین کربلا باشم