موضوع: "محبوبه نوروزی"

نخل‌های بی سر


🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸

: آزادی خرمشهر

شهر من آرام بخواب که دیگرسایه‌های تاریکی از آسمانت دور خواهد ماند .
حالا گل های پرپرشده‌ات را در آغوش بگیر و خورشید آسمانت را فروزان کن.
ما روزهای سخت تو را فراموش نخواهیم کرد، غنچه‌هایت راکه بی آب و خاک زیر تانک دشمن پرپر شدند فراموش نخواهیم کرد.

نخل‌های بی‌سرت‌را، جاده‌های پرخاک و خونت را، درهای شکسته‌ات را، و شهیدانت را که قطره‌ای ز دریا شدند فراموش نخواهیم کرد.
یادمان خواهد ماند جهان‌آراها و فهمیده‌ها درمیان خاک و خون عشق چه موج‌ها به پا کردند.

شهرمن اکنون فصل شکفتن توست، فصل روییدن غنچه‌هایی دیگر است، غنچه هایی چون حسین و اکبر است.
شهر من، خانه و کاشانه‌ام، تو همانی که روزی دشمن‌ها در کوچه‌هایت قدم می‌زدند، از آسمانت آتش و خون می‌بارید، اکنون آرام بخواب که روزهای تلخ پایان رسید.
تو دیگر رها شدی از بند دشمن، آری تو آزادی، پرواز کن به آسمانی که جایگاه توست.
آزاد باش که آزادی ات مبارک باشد بر عاشقانت

 

شاعر: محبوبه نوروزی

ای حسین ای تو چراغ کربلا

 

بنام خالق ثانیه ها

گلستان علی
ای حسین، ای تو گلستان علی

عطر و یاس و گل زهرای دلی
ای حسین، دل، همه بیدار تو هست

عاشقان دلبر دیدار تو هست
ای حسین ای تو امید عاشقان

مرحمی ده بر دل بیمارمان
ای حسین ای تو چراغ کربلا

دل تو را خواند امیر با وفا
ای حسین گر تو پذیری بر دلت

تا که باشد این دوعین من فدات

نوروزی

بانوی بی نشان

 

 

نام ایزد منان
بانوی بی نشانه

درکجا پایان رسانم وصف خوبی های تو

در کجای دل نویسم این همه درد های تو
روح تو روح نفس ها روح لطف بی کران بود

درمیان بانوان درد تو درد آتشین بود
بس کشیدی آه و ناله درد دل شد بی کرانه

گرهزاران درد باشد درد و رنجت بی کرانه
آنقدر شب هابگریی باز ندانی فاطمه کیست

گر ز خوبی اش بخوانی باز ندانی فاطمه کیست
اوست بانوی دو عالم که پرو بالش شکستند

دشمنان کور عالم در کمین او نشستند
روح قدس او نهان شد بادستان عزیزش

چشم گریان را بست و رفت از سوی عزیزش
حال گویم عاشقانه ای امام بی نشانه

کی خواهی آمد سوی دلها تاکه آری یک نشانه
نوروزی

شعر به زبان آذری


بسم تعالی
نشانه سیز یار
گئنه گلدی بیر بهار گلمدین ای منیم یارم
غنچه لر اولدی بهار گلمدین ای منیم یارم
دریانن موجی کیمین هرنفس طوفان ایلرم
کاش گله سن نفسیم دردیمه افغان ایلرم
اورگیمه قفس اول سنسیز یوخدور نفسی
بهارین گوزلیقی سنسیز یوخدور صفاسی
آخدارارام گئجه گوندوز منیم ای نازلی یارم
تاپابولمورم نشانه سنن ای سوگی یارم
بی صدا و بی نشانه جمعه لر گلیپ گدیللر
کاش گله سن نفسیم اورکلر سنی سویللر
اللهم عجل لولیک الفرج
محبوبه نوروزی:

در کجاپایان رسانم وصف خوبی های تو



در کجاپایان رسانم وصف خوبی های تو

درکجای دل نویسم این همه دردای تو
روح تو روح نفس هاروح لطف بی کران بود

درمیان بانوان درد تو درد آتشین بود
بس کشیدی آه وناله درد دل شد بی کرانه

گرهزاران درد باشد دردو رنجت بی کرانه
آنقدر شب ها بگریی باز ندانی فاطمه کیست

گرزخوبی اش بخوانی باز ندانی فاطمه کیست
اوست بانوی دو عالم که پروبالش شکستند

دشمنان کور اسلام درکمین اونشستند
روح قدس او نهان شد با دستان عزیزش

چشم گریان رابست ورفت از سوی عزیزش
حال گویم عاشقانه ای امام بی نشانه

کی خواهی آمد سوی دلهاتاکه آری یک نشانه

محبوبه نوروزی

1 2