کلید واژه: "گنبد"

دلم دیگر ندارد تاب ماندن

دلم تنگ و شبم روشن ز مهتاب خدایا حال این دیوانه دریاب شدم مجنون دو گنبد را که دیدم خدا شکرت! به کربلا رسیدم ولی حالا دلم گشته ز غم پُر شدم مجنون ولی از کربلا دور دلم دیگر ندارد تاب ماندن غمش در دل شده چون جان سپردن پُرَم از یاد دیدار گذشته دلم از عشقشان… بیشتر »