موضوع: "عاشق شعر خوب"

گریه کردم

عشق خدا

به شبهایی که تنهایی برایت گریه کردم
از آن عشقی که درمانش برایم مثل طوفان است

مرا باید به هجرانت شبانگاهان بگریم من
نگاهم بر جمالت تا کجا ها هی پریشان است

شفاعت کرده ای من را ولی عشقم نشد کاری
برایت از چه گویم من که غم هایم شتابان است

حسابت را قیامت رد کنم من در شفاعت‌ها
اگر عاشق نباشم من به چشم‌هایم نمایان است

سراپایم به عشقت در گمانم تا توانی من چه غم دارم
غزل هایم برایت شد به شکل یک جهان است

#عاشق_شعر

خدایا کجا جویم

خدا دستم بگیر
خدایا از کجا جویم تو را من در زمینم
به بر من را به عرشت تا بگویم عاشقت هستم

#عاشق_شعر

راز نهفته

در سوخته

از آن روزی که من را آفریدی عشق در دارم
برایم گفته‌ای رازی نباید پرده بردارم

شبانگاهان به عشقش تا صحر گریان و افسرده

اگر عشقم شود افشا شکستن را خبر دارم

#عاشق_شعر

از تو گفتم

پایمردی
به هر راهی دویدم از تو گفتم ها
به هر شخصی رسیدم از تو گفتم ها
مبادا بی تو من تنها بمانم در شماتتها
دراین عشقم ز هر ناکس شنیدم از تو گفتم ها

#عاشق_شعر

ایوان طلا

به ایوانت رسیدم

امیرالمومنینی در قیامت
به ایوانت رسیدم با ضیافت

دلم پر می‌زند بالای گنبد
به پروازم تو بردی تا ضریحت

#عاشق_شعر