کلید واژه: "اذان"

شور و سحری دارد

ای قافله برخیز که هنگام اذان است از این ره تاریک هزاران گذران است برخیز و بزن تیر به اهریمن و دشمن بگذار بترسدند که تیرت به کمان است در پشت در معشوق اواره و غمگینم بگذار بگریم من در حالت مسکینم شور و سحری دارد عشق دگری دارد باز ای به سوی من این رشته سری… بیشتر »

چرا وقت اذان حالی ندارم

یا صاحب الزمان شد وقت اذان دلم شکسته، غم خواری ندارم به جز خدا که دلداری ندارم درون سینه ام شد پاره پاره به جز صاحب زمان یاری ندارم چو آب دیگانم خشک گردید به جز اه و فغان کاری ندارم اذان مغرب و بانگ مناجات چرا وقت اذان حالی ندارم چنان مستم، چنان سستم… بیشتر »