نامه ای به امام غریب

 

عشق غریب
و مردمند که می آیند فوج فوج
با دلی پراز عشق امید و صفا
همه بگذشته از جاده پر فهم و خشوع
هم غریبند و هم زائر آن عشق غریب
همگی آمده اند دق الباب درب این خانه نور
تا شود باز به روشان در میخانه دل
و چه این صاحب دل عمق صفاست

عمق بخشندگی و لطف و وفا
او همانست که محراب غمش
شده حک برلب ژرفای وجود
مردمان زائران را می گویم
همگی یکرنگند آخر مهر و خضوع
عاشقان حرفند عاشقان خود نورند
همشان شیرین چون آه سکوت
همشان توی قنوت می چینند انار بهشتی ز ریه
همان خط حضور دل هاشان پر درد
پر است راز و نیاز سوز و گداز
بغض است که در گردنه سرخ گلو
گاه گاهی به کمین می شیند
آنچه سرازیر می شود اشک است

آری ، آنجا
همانی که غریبان، غریبانه روند نزد غریب
خانه معرفت است
خانه معرفت است
مهجده انتظاری

  • 5 stars
    نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر
    1395/09/07 @ 05:21:29 ب.ظ

    مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

    آری ، آنجا
    همانی که غریبان، غریبانه روند نزد غریب
    خانه معرفت است
    زيباست

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.