موضوع: "شعله بخشایش"
نزدیک اربعین، دلِ جاماندهها گرفت
شنبه 01/06/12
نزدیک اربعین، دلِ جاماندهها گرفت
یک بینوا برای خودش ربنا گرفت
هرکس رسید؛ سؤال کرد: زائری..؟
از این سؤال، دلِ پُرخونِ ما گرفت
آقا مگر بَدان به حریمت نمیرسند..؟
پس حُر که بود که جام بلا گرفت..؟
باشد؛ محل نده… نبرم اربعین حرم
اما بدان؛ که قلبم از این ماجرا گرفت
آنقدر گریه میکنم که بگویند عاقبت:
نوکر ز اشکِ خود سفرِ کربلا گرفت
اما ز راهِ دور؛ سلام حضرت حسینﷺ
صحرا میان شعلهی صد تازیانه سوخت
جمعه 01/05/28
صحرا میان شعلهی صد تازیانه سوخت
پروانههای کوچکِ در این میانه سوخت
تنها نه بال نازک پروانههای دشت
گلهای سرخ روسری دخترانه سوخت..
زشت است بیارند غلامان بدنش را
سه شنبه 01/05/25
?شهادت حضرت موسیبنجعفر ع?
?آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذیّت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید روی خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساقِ به هم ریخته، کتمان شدنی نیست
دیدند روی تختهٔ در، تا شدنش را…
این مرد الهی مگر اولاد ندارد؟
بردند چرا مثل غریبان بدنش را
این مردِ نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
این هفت کفن روضهٔ گودال حسین است
ای کاش نیارند برایش کفنش را
نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت
مدیون حصیرند مرتب شدنش را
????
زنی دیدم که در گودال می رفت
سه شنبه 01/05/18
زنی دیدم که در گودال می رفت
پریشان خاطر و احوال می رفت
گلی گم کرده بود اما بمیرم ?
به هر گل می رسید از حال می رفت
خدا حافظ برادر زینب
امان از دل زینب
عمه نزدیک شده بر سر گودال ای تیغ
دوشنبه 01/05/17
سلام بر آخرین سرباز عاشق کربلا
?یک نفس آمدهام تا که عمو را نزنی
?که به این سینۀ مجروح، تو با پا نزنی
?ذکر لا حول و لا از دو لبش میبارد
?با چنین نیزۀ سر سخت به لبها نزنی
?عمه نزدیک شده بر سر گودال ای تیغ
?میشود پر به سوی حنجره حالا نزنی؟
?نیزهات را که زدی باز کشیدی بیرون
?میزنی باز دوباره نشد آیا نزنی؟
?من از این وادی خون زنده نباید بروم
?شک نکن این که پرم را بزنی یا نزنی
?دست و دل باز شو، ای دست بیا کاری کن
?فرصت خوب پریدن شده! در جا نزنی