موضوع: "عاشق شعر"

تو چون فواره‌ای در حال مرگی

تو چون فواره‌ای در حال مرگی

تو چون فواره‌ای در حال مرگی

سرافکنده خجل چون بید مجنون

#عاشق_شعر

وقتی که تو باشی همه جا فصل بهار است

 وقتی که تو باشی همه جا فصل بهار است

وقتی که تو باشی همه جا فصل بهار است

گلها به چمن سرزده هم چون رخ یار است

#عاشق_شعر

خورشید زند سر به درختان به پگاهی

چشمک خورشید به گلها

خورشید زند سر به درختان به پگاهی

با چشمک خود بر گل و سنبل به نگاهی

تا فیض برد از رخ گل‌ها به گلستان

تا لاله دمد عشق کند گاه به گاهی

#عاشق_شعر

 

یک چای ازاین لحظه‌ی شیرین خودت ریز

یک چای ازاین لحظه شیرین خودت ریز

یک چای ازاین لحظه‌ی شیرین خودت ریز

در کام من از عشق توام صد دله لبریز

#عاشق_شعر

فرشی که تو دادی شده گلزار شبستان

فرشی که تو دادی شده گلزار شبستان

فرشی که تو دادی شده گلزار شبستان

با نقش و نگارش شده مهمان دو چشمان

هرگز نکند یاد سرانگشت تو بانو

هرکس که ببیند بشود محو گلستان

#عاشق_شعر