
به ادعای خود داشتم امید صد چندان
پنجشنبه 99/10/04
از دست تو پیمودم یک ره دوصد چندان?♂
اما تو خلاف من، بودم از بیخبران ??
آن راه ندانستم آخر افتادم در دام?
به ادعای خود داشتم امید صد چندان ?
با اینها خود را زدم هر بار گول?
اما آخرسر ماندم توی الکل ??
به سمت من آمدی وای بر من??
حریفان دست به دست هم نهادند رفتم توی گِل
*این شعر از زبان کروناست بعد نابود شدن***☺️?

امشب شب یلداست و میلاد زینب است
یکشنبه 99/09/30
یلدای زینبی.
امشب شب یلداست و میلاد زینب است
شب بلند سال به نام دخت حیدر است
بنویسید برای قلب بیمار;
یلداست امشب و نیز پرستار زینب است
صدبار به تاریخ دیده شد این واقعه
همان علی است کبری و نامش مزین به زینب است
چند ماهی است مانده به قرن دیگر و
از خوبی هایش همین یلدای زینب است
یلدا و دانه های انارش
بانو زینب است و همه رشادت هایش
همه در یک شب و نیز در چنین شبی
حکایت ز میلاد جگر گوشه پیغمبر است
و پرستاری که باشد الگویش بانو
میتوان گفت که میراث دار زینب است
یلداتون زینبی?

شهدا نقشه میدهند برای هسته
جمعه 99/09/21
ظریف مشنگُ خندون
میخواد بیاد تو میدون
با دستکش مذاکره
آب بکوبه رو سندون
بازم بگیره سکه
ترامپ شده حیرون
مجید و عباس عراقچی
میخوان دست بدن به مکرون
شهدا نقشه میدن به هسته
صالحی پر می کنه با بتون
با این ننگُ خیانت
چشم قجر شده شمعدون
#عاشق_شعر

کو کلیدی که دادی قول؟!
سه شنبه 99/09/18
الا یا ایها الساقی
بگو با من ز مشکل ها
دلار ارزان نمود اول
ولی اوجی گرفت انگار!
پراید و تخم مرغ و مرغ
و روغن تا کی بماند در عرش؟!
امید آنروز که آنها نیز
چون ترامپ رسند بر فرش
هان ای مسئول بگو جانا
کو کلیدی که دادی قول؟!
ولیکن خود شدی یک قفل
ابایی داری و عمامه بر سر
جا زدی خود را تو یک شیخ
بشین در خصلت یک شیخ کامل
بکن قدری تفکر
پرایدی را قبلا تو دیدی
خجل بودش و شرمسار از وجودش
چرا که کودکی یکی دو سه ساله
میکرد او را تمسخر
پراید قصه اکنون سابقش نیست
هواپیما شده خدمتگذارش
اگر دیدی جوانی بیست ساله
حزین است میکند بر سقف نظاره
بدان او نگشته کشتی اش غرق
ولی پرایدش آمده قدری افاده!
خدایا خود بکن راهی ارائه
برای قفل ها نیز راه چاره
بکن رحمی به حال گوشت ماهی
خیلی بالاست حتی دیه برای مرغ!
بگویم بنده در ابیات آخر
کلامی در وصف احوال این خلق!
ای شیخ نکردی که تو تدبیر
برای مردم و برخود زدی کاخ!
ولی ترسم بر این است دولت بعد
کند کاری که تو در آوری شاخ!

یک اشاره بکند کاخ شما ویران است
دوشنبه 99/09/10
فخر ایران
روزیات گشته شهادت، شام هم تهران است
یک اشاره بکند کاخ شما ویران است
بشکند دستی که در دست شیطان است
از گذشته تا کنون نزد علی عثمان است
فتنه میگوید دوست با دشمن یکی است
وای برمن روی نیزه چیست قرآن است
سیل و طوفان پیش رویت فکر چاره کردهای
سازمانت امن یا ناامن، جملگی ویران است
خبری هست که در نزد علی روضه عمار نخوانید
زیرا که علی مانده و آن خار که در چشمان است
محسنی آمده و فخر دگر آورده است
جایگاهش باغ جنت در جوار سید عطشان است
دین سنگین روی دوش عشق پاک افتاده بود
گشته بیمار زمانه صاحب وقت خودش درمان است
جمعه ها منتظریم لیک خبر خوب نبود
گرچه خواهی خبر خوب وقت دعا الآن است