یعقوب دلم خون به جگر شد

ما پیر شدیم از غم رویت

یعقوب دلم خون به جگر شد
تا یوسف من چشم به در شد

ما پیر شدیم از غم رویت
تا نیمه شعبان که خبر شد

آمد به جهان یوسف زهرا
آخر شب تاریک سحر شد

چون داده به نرجس گل طاها
خورشید بزد صبح ظفر شد

ای وارث آیات خدایی
یعقوب پدر محو پسر شد

#عاشق_شعر

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.