ببخشایی مرا

غافلم من
باتو بودم هرچه بودم بی تو بودم باطلم
هرچه کردم هرچه گفتم هر چه دیدم غافلم
در حریمت هر گنه کردم ببخشایی مرا
گر نگیری دست من را عاشق بی‌حاصلم
من به امیدت به دنیا آمدم عبدت شوم
گر برانی از درت چون ماهیی بر ساحلم
جذبه عشقت می‌کِشد من را چو زنجیر از قفا
تا کنی عبدم به دریایت روم من واصلم
بی تو من ارزش ندارم در دو دنیا ای خدا
چون برایم گفته‌ای بر هر ندایت مایلم

#عاشق_شعر

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.