کلید واژه: "منتظر"

غرق ظلمت

غرق در ظلمت و آهم چه کنم خسته از کار و تباهم چه کنم منتظر بر درِ دیدار توام هرشب چشمِ براهم چه کنم دور تو ماه‌رخان بسیارند من و این قلب سیاهم چه کنم دستگیر همه‌ی مردم آقا من که در پایین چاهم چه کنم خانه‌ات خانه نامیدی نیست من که میزبان نگاهم چه کنم… بیشتر »