کُرد و لُر و آذری

چرا نمی آیی!

 کُرد و لُر و آذری

به خاک و خون می‌غلتند.

چرا نمی آیی!

 سفید و سرخ و سیاه

در میان خوبان تورا می جویند.

چرا نمی آیی!

 همه عارفان

درسپیده سحرگاهان

تورا می خوانند.

چرا نمی آیی!

 همه دلدادگان

در لحظه های نامیدی به تو امیدوارند.

چرا نمی آیی!

عرب و عجم و افغان

حیرانند

تو را در حرم عمه ات می جویند.

یا باب الحوائج

 موسی بن جعفر

یا باب الحوائج

آنان که عاشقند به دنبال دلبرند

هر جا که می روند تعلق نمی برند

دل را به دست هر کس و ناکس نمی دهند

دلداده ی قدیمی آل پیمبرند

آنان که عاشق علی و فاطمه شدند

مدیون خانواده موسی بن جعفرند

ما عاشقیم عاشق زهرا و حیدریم

ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم

#عاشق_شعر



واژه واژه آرزو کاشتم

واژه واژه

واژه واژه آرزو کاشتم
جمله جمله گلبرگ برداشتم
با سر پنجه عقل
   بر صفحه دل نگاشتم

#عاشق_شعر

شِکوه هایم

چاره ظلم کجا چاره کنم

هست همه اندوه من از ظلم و ستم

شِکوه‌هایم همه پر پر شده درباغ ستم

به کجا بروم به که گویم  سخنم

چاره ظلم کجا چاره کنم

#عاشق_شعر

 

 

باغ اندیشه‌ام

باغ اندیشه

ز باغ اندیشه‌ام واژه واژه شکوفه می‌روید

ز ناگفته‌هایم خوشه خوشه قصه می‌گوید