ز دنیایت بریدم از دل و جان

 

ز دنیایت بریدم از دل و جان
ملامت‌های بد خواهان فراوان
مرا دادی تو درمانم به دیدار
به دیدارت خریدم عشق خوبان

#عاشق_شعر

تو گفتی من بیایم سوی هستی

 

تو گفتی من بیایم سوی هستی
ولی کردم به راهت بد ز مستی
پشیمانم پشیمانم ببخشا
اگر کردم جنایت در نبستی

#عاشق_شعر

فاطمی هستم به عشقت آمدم

 

 

فاطمی هستم به عشقت آمدم
تا کنم جانم فدایت آمدم
تا بگیری دست من با یاریت
جانثارم بهر ولایت آمدم

#عاشق_شعر

زده آن میخ و چو خنجر بر دل

میخ و در و آتش

زده آن میخ و چو خنجر بر دل
شده دلها همه مجروح و خجل
داغ دلها شده سوزان به غمت
غم داغت همه را کرده به گِل

#عاشق_شعر

شده‌ام مُحرم این قبر نهان

فاطمه جان

حرمم قبر تو شد فاطمه جان
شده‌ام مُحرم این قبر نهان
تا ببندم به دخیلت دل من
ببری تا سر حوض و به جنان

#عاشق_شعر