کلید واژه: "خیمه"

تسبیح بود و پاره شد و دانه دانه شد

اى روح و روان من، آرام جان من علی‌اکبرﷺ از من بریده‌ای، رخ در خون کشیده‌ای خوش آرمیده‌ای تا اينجا ز خيمه پيمودم گهى به پا، گه با زانو دارم من آرزو نور ديده‌ ام خيز و اذان بگو لب خشكيده ام خيمه‌‏ها در التهاب، عمه‌ات در پيچ و تاب من هم از خون سرت، می‌كنم… بیشتر »

بگذار به خیمه علی پر بزنم

بگذار به خیمه علی پر بزنم بر فرق شکسته علی سربزنم گر روز مجال رفتنم را ندهی امشب شب احیا ست به سر بزنم گویند:علی خفته به محراب چو گل خواهم که نظر بر گل پرپر بزنم داماد پیمبرم چرا پرپر شد در حسرت او به سینه وسربزنم رقیه رقمی بیشتر »