نماهنگ میلاد امیرالمومنین علیه السلام

 

می گشاید کعبه آغوش بهر او


 

 

بَه چه نام دل ربا دارد علی

چون نشان از کبریا دارد علی

او به عالم برترین خلق خداست

چون شعار لافتی دارد علی

می گشاید کعبه آغوش بهر او

چونکه صاحب خانه را مُهر وِلا دارد علی

رضی الله است حال مرتضی

ورضوا عنهُ از او دارد علی

من ندانم چیست سِر حق عیان دارد علی

 

کشور عباسی

آقای همه امیرالمومنین است

علی، مظلوم،زلیخا،،یوسف،آدم
اگر علی بود
خدا آن دم آدم می سرشتش
گمان منظورش علی بود
یقین ابلیس هم سجده می کرد
اگر دستور سجده برعلی بود
زلیخا از جمالش محتضر بود
اگر یوسف جمالش چون علی بود
ثمود عاد را معبود حق بود
اگر آنها پیمبرشان علی بود
زقوم لوط فسقی بر نمی خواست
اگر آن قوم را رهبر علی بود
پسر از نوح ، سرپیچی نمی کرد
اگر جای پدر ، آنجا علی بود
یقین نمرود هم شیعه می گشت
اگر آن بت شکن آنجا علی بود
به فخر، نیل دنیا را آب می برد
اگر موسی به همراهش علی بود
مسیح هرگز به معراجش نمی رفت
که آن جا ، از شوق دیدار علی بود
محمد (ص)را رسالت سر نمی یافت
اگر مولا کسی غیر از علی بود
فلک هرگز وجودش را نمی یافت
اگر علت کسی غیر ازعلی بود
علی از پشت ضربت نمی خورد
چو در مسجدیکی یار علی بود
بشر را تا چه حدهیچ عقل و دل نیست
که برخی را فقط دشمن علی بود

مهجده انتظاری

اين قافيه براي نشاندن آسمان تنگ است

اين قافيه براي نشاندن آسمان تنگ است
آن دل ك دل نسپارد به آسمان سنگ است
پنج خورشيد در اين افق به امتداد خدا
يكي يكي طلوع كرد و اينك به لطف خدا
سپيد گلي دگر گلستان زهرا داد
شكفته گلي كه بوي حسين زهرا داد
سبوي سينه اش از حلم حسن مالامال
نديده عالم به غير “مرد” از اين آل
گلي ك مكتب شيعه ز فيضش آباد است
به وقت نيايش شبيه سجاد است
ميان بحث عدو از ذكاوتش بدر است
عجيب نيست شاگرد مكتب پدر است

مهجده انتظاری

تراوش عشق

اول به خود آ

چون به خود آیی،

بخدا،اقرار نمایی

به خداییه خدا

ای آنکه تو طالب خدایی،

بخدا،از خود بطلب

کز تو جدا نیست خدا!


حقا که فاطمه،فاطمه است.

سروده ای ناچیز از وجود مطهر بانو
و در این وادی ظلمت که در آن نیست امیدی

به که گویم غم دل؟با که نمایم عوض؟

ای عشق تراوش بنما،راه نشان ده که در این کنج قفس

،مرغک پربسته گرفتار شدن را،مگر ارزد به نیازی سر سوزن هوس دانه ی ارزن؟
زتو آهی به گناهی که ندانسته و ناخواسته

در بطن وجود من غافل،من غافل،من غافل

ز عطای کرم هستی الله و محمد،صلواتا زتو ای زاده ی زهرا

به جمالش ،به کمالش،به گل صاحب زنجیر زمانش،بنما صاحب حاجت،

که در این بزم مطهر بنماید،به عنایت به هوای نفس سبز ولادت

زهمان زاده ی جنات عدن بانوی عالم،

نه همان عالم اندیشه ی سرخی،

که ز تعلیم علومش به حسین ابن علی درس وفا داد به عباس علی

بانوی عالم ز چه گویم که در این عقل نسنجیده نگنجد که طریق تو بجوید

که خدا شاهد اندیشه و اعمال من شب زده ی دست به دامان تو ای خاتون جنات عدن!

باز رسیده است همان موعد بشکفتنت از سیب بهشتی

ای فدای تو همه دار و ندارم

ای به لبخند تو ای ماهرخ

،ای نور نگارم،تو نه آنی که برانی ز در درگهت این بنده ی محکوم به غفلت

،ز سر عشق و ارادت،ای ترنم،ای ترانه،ای همه نور زمانه

خوش بفرما به زمین سوره ی قران

فتبارک احسن المخلوق…

.روز میلادت مبارک،

پریسا تقی نژاد