یک اشاره بکند کاخ شما ویران است

شهادتت مبارک

فخر ایران
روزی‌ات گشته شهادت، شام هم تهران است
یک اشاره بکند کاخ شما ویران است
بشکند دستی که در دست شیطان است
از گذشته تا کنون نزد علی عثمان است
فتنه می‌گوید دوست با دشمن یکی است
وای برمن روی نیزه چیست قرآن است
سیل و طوفان پیش رویت فکر چاره کرده‌ای
سازمانت امن یا ناامن، جملگی ویران است
خبری هست که در نزد علی روضه عمار نخوانید
زیرا که علی مانده و آن خار که در چشمان است
محسنی آمده و فخر دگر آورده است
جایگاهش باغ جنت در جوار سید عطشان است
دین سنگین روی دوش عشق پاک افتاده بود
گشته بیمار زمانه صاحب وقت خودش درمان است
جمعه ها منتظریم لیک خبر خوب نبود
گرچه خواهی خبر خوب وقت دعا الآن است

دخیلم به ضریحت

 

سلام از راه دور

حرمت قبله آمال من

کوتاه شده اقبال من

دخیلم به ضریحت

 غبار حرمت شود مال من

دلتنگ ضریحتم بانو

 السلام علیک یا فاطمه معصومه

دستم به حرم نمی رسد بانو

دلتنگ ضریحتم بانو

از روزی که کرونا شد رزق جهان

قفل شد دلم با قفل حرمت بانو

دنبال لقمه‌ای از کتاب

هفته کتاب بر دوستداران کتاب مبارک

روزهای خوشم باکتاب

 خاطراتم زیر  مهتاب

پروازم با بال خیال

 فانوسی با کرم شبتاب

کودک گشنه ای بودم

برای خواندن، بی تاب

 در حسرت خواندن

دنبال لقمه ای از کتاب

چه غم بار گذشت

جداییم از کتاب

روزهای عشقُ بی قراری

مرا کرد دزد کتاب

تنبیه شدم برای

خواندن پنهانی کتاب

 به من نداد کسی

عیدی با یک کتاب

#عاشق-شعر

خاطرات دهه 40

شیعه مانده در حسرت زیارت

شیعه مانده در حسرت زیارت

 

ای پنجمین ستاره امامت       

            ای شاه راه هدایت                

ای وارث سجده‌های سجاد       

      ای کوچکترین شاهد شهادت           

ای شاه کلید صدق صادق     

          ای سکاندار علم امامت             

بقیع مطهرت در هجوم غاصبان      

           شیعه مانده در حسرت زیارت               

   عاشق_شعر  صله می‌خواهد           

            امید دارد به شفاعت