
نامحرمان همه بر گرد دختران خندان
سه شنبه 01/05/25
یک قافله سر، یک به یک پر کشید و رفت
زینب بر آن گلو به وداع دست کشید و رفت
نامحرمان همه بر گرد دختران خندان
عباس کجایی؟ زینب آهی کشید و رفت
گرتو نبودی رباب جان می داد
وقتی که کاروان بدون علی صف کشید و رفت
خوب شد لحظه آخر کنارش بودی
وقتی سه ساله داغ پدر چشید و رفت
این قوم دخت علی را نشناخته هنوز
با خطبه خود بر یزیدیان خط کشید و رفت
مهجده انتظاری

دورهمی شهید قاسم سلیمانی
دوشنبه 00/10/13
چه تماشاییِ دورهمیِ سلیمانی
با شهیدان، بادپا و یوسف اللهی
در جمع ارواح شهیدان کرمانی
کاش مارا راهی بود به مهمانی
خصوصا عباس علمدار کند میزبانی
#عاشق_شعر

بقیع خاموش است
سه شنبه 00/06/23
بقیع خاموش، شمع و چراغ ندارد
قبر چار امام مظلوم، صحن و رواق ندارد
حسن در غربت مدینه،
در خانه اش محرم ندارد
#عاشق_شعر

ای صاحب زمانه دلم تنگ آمده ست
سه شنبه 00/06/09
گفتند خواهی آمد و ما منتظر شدیم
از بهر دیدن رخ تو، دیده تَر شدیم
گفتند شام هجر دگر انتها رسید
آرید عهد بسته که وقت وفا رسید
دلتنگی از غروب همه جمعه ها بِرفت
غربت ، غریب شد دگر از واژه ها برفت
ای صاحب زمانه دلم تنگ آمده ست
بار دگر عدو به دو یَد سنگ آمده ست
ای نازنین بیا و ببین قلب خسته را
بنگر تو پاره های دل دلشکسته را
ما را به غیر آمدنت ، صبح فجر نیست
این زندگی بدون رخت ، غیر زجر نیست
می گویم و ز گفته خود شرم می کنم
با لطف بی کران تو دل نرم می کنم
این دل به امّید وصال تو می تپد
هر صبح با نگاه رئوف تو می دمد
ما را به حال خود نگذاری امیر عشق
تنهاترین مسافر راه غریب عشق

دلم دیگر ندارد تاب ماندن
سه شنبه 00/06/09
دلم تنگ و شبم روشن ز مهتاب
خدایا حال این دیوانه دریاب
شدم مجنون دو گنبد را که دیدم
خدا شکرت! به کربلا رسیدم
ولی حالا دلم گشته ز غم پُر
شدم مجنون ولی از کربلا دور
دلم دیگر ندارد تاب ماندن
غمش در دل شده چون جان سپردن
پُرَم از یاد دیدار گذشته
دلم از عشقشان دیوانه گشته
به عشق سال بعد و اربعینش
به عشق جاده های دلنشینش
به عشق آن قدم های خدایی
به عشقِ گفتنِ مهدی کجایی؟ ?
به عشق این عجایب میرسد باز
زمانِ عاشقی کردن و پرواز
نشستم منتظر تا سال بعدی
به عشق آن حرم، دیدار بعدی..