«شبی به رنگ هزاران صبح»

 «شبی به رنگ هزاران صبح»

نازل کردیم قرآن را در شبی زبهترین شبها

درک تو از شب قدر مقداراست

شب قدر بهتراز هزارن ماه است

فرشتگان وروح در این شب

برای تقدیر هر امری

اذن نزول می گیرند

زدرگاه خالق هستی

شب قدر است

شب رحمت ولطف لبریز،

لبریز تا طلوع صبح

مهجده انتظاری

ای خدای ناله های علی در چاه

 

ای خدای شبنم و ژاله

ای خدای گلهای آلاله

ای خدای شب های پر ستاره

 ای خدای جوانان سربراه

ای خدای ناله های علی در چاه

می دانم قلبم شده پر ز گناه

ای خدای شهید این ماه

در سحر ها لحظه ای کن تو مارا نگاه

محمدی

شور و سحری دارد

ای قافله برخیز که هنگام اذان است
از این ره تاریک هزاران گذران است
برخیز و بزن تیر به اهریمن و دشمن
بگذار بترسدند که تیرت به کمان است
در پشت در معشوق اواره و غمگینم
بگذار بگریم من در حالت مسکینم
شور و سحری دارد عشق دگری دارد
باز ای به سوی من این رشته سری دارد
دوست می دارم در این خیمه نگهبانی کنم
اشک چشمم را برای یار قربانی کنم

رقیه رقمی

من شیفته شادی افطار و سحری

رمضان ای حلقه وصل دلدادگی

زدی بر تارک ما تاج بندگی

کردیم یک ماه با تو زندگی

 یک ماه با میزبان کردیم عاشقی

 

من شیفته شادی افطار و سحری

 

رمضان تو باعث زنجیر ابلیسی

ما با تو بودیم دور از پلیدی

همه بودیم با هم صمیمی

 

همه بود در سایه لطف الهی

محمدی

 

 

شادی افطار

رمضان من بی تو پر ملالم

رمضان من شیفته هلالم

رمضان من دلبسته دعای افتتاحم

خدا کرده تورا برتر از هزار ماهم

رمضان تو افضلی بر یازده ماهم

رمضان تو ما را سپری از آتش جهنم

محمدی