موضوع: "عاشق شعر"

شاعران را با غزل‌ها برده‌ای من مانده‌ام

خدای من
عاشقان را تا حرم‌ها برده‌ای من مانده‌ام
شاعران را با غزل‌ها برده‌ای من مانده‌ام
بهر این جاماندگی، من کجا راهی شوم
یاوران را بهر طاها برده‌ای من مانده‌ام
از غمت باید چه خاکی برسرم برپا کنم
تا بفهمم صد نفر را برده‌ای من مانده‌ام
از برای وصل باخوبان چه اشعاری سرایم
با گزینش صالحان را برده‌ای من مانده‌ام
باچه وزنی من سرایم تا کنم تقدیم تو
با دعا اشعار و امضا کرده‌ای من مانده‌ام

#عاشق_شعر

در کلاف مشکلاتم سر نخی پیدا نشد

تا تو نیایی حل نمی شود
در کلاف مشکلاتم سرنخی پیدا نشد
دست خوبان در نهایت ره گشای ما نشد
من به عشقت زندگی را از برایت کشته‌ام
ورد هر کارم تو هستی قفل درها وا نشد
تا به کی باید بگردم دور دنیا بهر تو
پاسخی بر اضطراب و وحشتم گویا نشد
تا نیایی راحتی را ما نخواهیم داشتن
با وجودت پشت ما در زندگی بی جا نشد
پس بیا ای شاخه طوبی آرزوهامان تویی
گر نیایی درد هجرانت به ما سودا نشد

#عاشق_شعر

مژده آمد ز آسمان

میلاد بزرگ تبریک باد

مژده آمد ز آسمان

با تبریک فرشتگان

آمده رهنمای جهانیان

تا کند زنده مردگان

بشکند سحر ساحران

برای بیگناهیم در استغفارم

وقت نزول باران رحمت خداوند طلب مغفرت کنیمفرت

خدایا شکر که تو را دارم

مرا ببخش که گنهکارم

به عفوت امیدوارم

برای بیگناهیم در استغفارم

به دل گرفته‌ام می‌خندم

مانند بهار پر مهر باش

به دل گرفته‌ام می‌خندم

به غم گندیده‌ام می‌خندم

چه بخواهی چه نخواهی

به دل بی‌کینه‌ام می‌خندم