تسبیح بود و پاره شد و دانه دانه شد

اى روح و روان من، آرام جان من علی‌اکبرﷺ
از من بریده‌ای، رخ در خون کشیده‌ای
خوش آرمیده‌ای
تا اينجا ز خيمه پيمودم گهى به پا، گه با زانو
دارم من آرزو نور ديده‌ ام
خيز و اذان بگو لب خشكيده ام
خيمه‌‏ها در التهاب، عمه‌ات در پيچ و تاب
من هم از خون سرت، می‌كنم مويم خضاب
زار و دلگيرم مكن، خود زمين گيرم مكن
اى عصاى پيريَم، با غمت پيرم مكن
وا كن ديده بر رخم، لب بگشا به پاسخم
گو يک بابا ??
پا مكش روى زمين خنده‌‏ى دشمنم ببين
مو پريشان می‌كند، زينب زار و غمين
خيزو بر پا اى پسر، آبرويم را بخر
از بر نامحرمان عم‌ه‏ى خود را ببر

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.