کلید واژه: "چشم گریان"

بانوی بی نشان

نام ایزد منان بانوی بی نشانه درکجا پایان رسانم وصف خوبی های تو در کجای دل نویسم این همه درد های تو روح تو روح نفس ها روح لطف بی کران بود درمیان بانوان درد تو درد آتشین بود بس کشیدی آه و ناله درد دل شد بی کرانه گرهزاران درد باشد درد و رنجت بی کرانه… بیشتر »

در کجاپایان رسانم وصف خوبی های تو

در کجاپایان رسانم وصف خوبی های تو درکجای دل نویسم این همه دردای تو روح تو روح نفس هاروح لطف بی کران بود درمیان بانوان درد تو درد آتشین بود بس کشیدی آه وناله درد دل شد بی کرانه گرهزاران درد باشد دردو رنجت بی کرانه آنقدر شب ها بگریی باز ندانی فاطمه کیست… بیشتر »