کلید واژه: "عاشورا"

روی نیزه ها سر بود

عاشورا خون بود روی نیزه ها سر بود خیمه ها می سوخت در میان، آتش جهل بود. *** کربلا خون بود زیر هرسنگ خون بود حتی لقمه های در گلو آبها همه خون بود. بیشتر »

به عشق پیاده روی های جابر

  کنار قدم های زائر اربعین آمد، شدم شاعر دوست دارم بنالم به عشق پیاده روی های جابر (فلک زده) آرزو دارد شود زائر بیشتر »

حنجره ام بی حسین در چنگ است

  دلم برای شهادت تنگ است دنیا برای زنده ماندن ننگ است به سبک شهدا باید زیست یعنی جهان میدان جنگ است. *** حنجره ام بی حسین در چنگ است گویا در گلویم چوب خدنگ است باید دنبال «این الطالب بدم المقتول بکربلا» باشم آنگاه زندگی در سایه اش قشنگ است. بیشتر »

حسین است یاد او

حسین است یاد او در دل عاشقان می کند زنده شور او *** حسین است حب او در سر عارفان می دهد مشق او *** حسین است نور او در چشم شاهدان می کند روشن خط او *** (فلک زده ) دارد آرزو فدا کند جان در ره او بیشتر »

عاشورا، روز عشق و روز خون

  خواهم چون نی ناله کنم تا حدیث کربلا، تازه کنم شده سرهازتن جدا آه  و وا وایلا، خاک بر سرکنم عاشورا، روز عشق و روز خون باید در راه ولایت جانبازی کنم درس اول از شهیدان کربلا باید در راه ولایت سربازی کنم (فلک زده)منتظر شهادت است تا جان بی مقدار را قربانی… بیشتر »
1 3