آرشیو برای: "تیر 1395"

چرا وقت اذان حالی ندارم

یا صاحب الزمان شد وقت اذان دلم شکسته، غم خواری ندارم به جز خدا که دلداری ندارم درون سینه ام شد پاره پاره به جز صاحب زمان یاری ندارم چو آب دیگانم خشک گردید به جز اه و فغان کاری ندارم اذان مغرب و بانگ مناجات چرا وقت اذان حالی ندارم چنان مستم، چنان سستم… بیشتر »

عاشق شدن کم نیست

گر عارفی افتاده بر پیشانی خاک بال و پری نیست عاشق شدن کم نیست اما عاشقی نیست هرکس که کس را نیست همراهش در این راه او هم خدا دارد و بس، این بی کسی نیست درویش گر از دار دنیا خسته می شد عزلت نشین گشت این بدان، دیوانگی نیست همه جا که بگذاشت عاشقی سر به… بیشتر »

اشک

قطره اشکم نمی بارد، آقا بیا اشک چشمم می چکد، آقا بیا حلقه قلبم شده زندان بیا ای تو یاد مونس جانان بیا روح من در جستجوی بوی توست چشم من شرمنده آن روی توست ای عزیز جان من آقا بیا ای دل دلداده بینا بیا چون بیایی عشق پیدا می شود جان من در شور و… بیشتر »

حیف!

حیف اما عشق رگ احساس وجودم به شقایق می پیچد همچو نیلوفر در باد برآهی می پیچد و پرستو  می سازد عشق می بارد اینک همه در هستی خاک ماه  می ریزد نور هستی در آب همچو باران در باد چکاوک می خواند زندگی زیباست ستاره در خاک ،می سراید قصه از غم… بیشتر »

​قاصدک

قاصدک ها، قاصدک ها پشت این کوه ها، آشناییست دیر هنگامیست ندارم خبری از او قاصدک ها، قاصدک ها من چشم در راهم چشمان من بی او همیشه ابریست آسمان دلم گرفته پر و بالم شکسته پاهایم نا ندارد می نشینم تا طلوع خورشید می گریم با غروب خورشید بدون او هیچ چیز زیبا… بیشتر »

​پنجره

کاش پشت این پنجره ها آشنایی بود از جنس نگاه تا بگیرد آه از تنگ دلم کاش پشت این پنجره ها قاصدی بود ازجنس زمان تاکندحبس فرصت زندگی را کاش پشت این پنجره ها دوستی بود از جنس طلا تا بیاراید دستهایم را تا عرش کاش پشت این پنجره ها یک خودی بود از جنس فروغ… بیشتر »

یا«خدا»برلب یک لائیک

شاید آن لحظه که می آیی آسمان آبی آبی باشد وهوا سبز وزلال شاید آن لحظه سجده ای از نماز باشد از نماز شب یا آیات هرکدام هم که باشد زیباست شاید آن لحظه ،یک فراز از دعای ندبه ندبه ی یک نگاه تر باشد شاید آن لحظه مات سرد یک زندگی بر هماهنگی سمفونی مل باشد یا… بیشتر »